فرزند دوست داشتنی من

دوباره برگشتم

 سلام پسر عزیزم. ببخشید مدتها نبودم زیاد حالم خوب نبود دیگه اینکه حداقل روزی 15 ساعت می خوابم خدا کن تو آمدی نذاری من انقدر بخوابم. میخواستم زبان بخونم کلاس هم که دیگه نمیرم خودم هم همتش را ندارم. کاشکی تو منو بیدار میکردی مجبور میکردی درس بخونم. (فکر کن ) اونوفت می تونستم ببرمت خارج. ولش کن بیا در مورد اتفاقای که افتاد بگیم. زیر 3 ماه بودی که رفتم سونو nt دکتر گفت با خطا پسر هستی تو 16 هفتگی دکتر گفت الان میتونی سونوی تعیین جنسیت بدی اما چون تو 19 هفتگی سونو سلامت جنین را داشتم و اون هم جنست را نشون میده گفتم نمی خوام. ولی چون مادر بابا مالزی است مامانم گفت بگیم برامون سیسمونی بخره پولش را بدیم اونم گفت برید جنسیت را معلوم کنید م...
9 مهر 1392

کلاس بارداری

پسرم 5 شنبه با بابا یکی از کلاسهای بارداری را رفته بودیم خیلی خوب بود همه چی در مورد زایمان طبیعی اپیدورال و سزارین را یاد گرفتم. یک مسئله جالبی که ماما گفت این بود که بچه تا آخرین لحظه باید در رحم باشد آخه من که میگفتم طبیعی میخوام باردار شم مامانم میگفت مثل من هم درد زایمان طبیعی را میکشی آخرش هم سزارین میشی ولی ماما گفت: اولا" خودتون را با کسی مقایسه نکنید ثانیا" جنین تا آخرین لحظه باید در رحم باشد مثل آدم پیری که عمرش به دنیاست بکشیمش بگیم دیگه بس بود. گفتند بودن جنین در رحم تا زمان درد گرفتن مادر باعث میشه که ریه بچه کاملتر تشکیل بشه و بسیاری از بیماریهای مغزی مثل بیش فعالی هم به دلیل زودتر از موعد به دنیا اومدن جنین است. حالا چ...
9 مهر 1392
1